تحت سنگ نورد و آب جاری نمی شود. این است © آخرین بار

رئیس اجرایی بوریایا، الکسسی سیدنوف، یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد که به نخستین صد روز از کار خود در این موقعیت اختصاص داشت.

عکس egov-buryatia.ru

برای دو ساعت او با روزنامه نگاران صحبت کرد، ابتدا برخی از نتایج این اثر را در ارقام ارائه کرد و سپس به پرسش های روزنامه نگاران پاسخ داد. پیش از این، سیاست اطلاع رسانی این ارقام را در مقاله "صد روز از Tsydenov: محاسبات بدون محاسبات غلط" منتشر کرده است. و پاسخ به سوالات به راستی جالب هستند.

ولادیمیر پوتین در ایرکوتسک یک جلسه برای مبارزه با آتش سوزی جنگل و از بین بردن عواقب آن برگزار کرد. چه مشکلاتی برای بوریافت حل شده است؟

هنگام گزارش دادن به رییس جمهور در مورد وضعیت Cheryomushki، او متمرکز بر این واقعیت است که این روستا به لطف ورود سریع نیروهای اضطراری وزارت از Ulan-Ude نجات داد، بهره وری که توسط بخش بازسازی بزرگراه Ulan-Ude-Barguzin فراهم شد. با این حال، تا پایان جاده مدرن نیست. حجم آثار ناتمام 1.8 میلیارد روبل است. در نتیجه، رئیس دولت وزارت حمل و نقل را به مدت دو هفته برای یافتن راه حلی برای این موضوع دستور داد. جاده، ما امیدواریم، به پایان برسیم. کار توسط شرکت "Trud" انجام می شود.

- برداشت شما از سفر به مناطق؟

سفرها بسیار مفید هستند، زیرا مشکلات را از دست می دهند و سپس در اسناد و مدارک دیگر متفاوتند. به خصوص در توزیع بودجه. علاوه بر این، معلوم شد که همه وزرا در این زمینه نیستند. در حال حاضر همکاران با من سفر می کنند، اما نه در نقش پیتر. آنها همیشه برنامه خود را دارند. و پس از آن در وزارتخانه ها، با توجه به نتایج سفر، تصمیمات مربوط به نه تنها دستورالعمل های من است. بنابراین، من به طور مداوم در اطراف مناطق، شاید در همان سرعت در حال حاضر نیست.

- چه مشکلاتی از مناطق شمالی به نظر می رسید به شما مربوط تر است. چشم انداز توسعه BAM چیست؟

نقل مکان ساکنان BAM یک مشکل بسیار دشوار است. دو برنامه وجود دارد: مناسب Bamovskaya که تا سال 2020 تمدید شده است و یک برنامه اسکان مجدد از مسکن ناامن و اضطراری. ما در این مورد مجلس نمایندگان شورای فدراسیون را ترک کردیم. از آنجا که برنامه "باومو" گسترش یافته است، ما بر آن کار خواهیم کرد. ما 3000 ساکن منطقه BAM داریم که برای جابجایی است. قیمت نهایی - حدود 10 میلیارد روبل. بعید به نظر می رسد پول زیادی وجود دارد، اما فرصتی برای جستجوی برخی از وسایل وجود دارد.

همانطور که برای BAM، یک پروژه مدرنیزه ای در چند ضلعی شرقی راه آهن روسیه (Transsib و BAM) اجرا می شود. این، البته، تعداد کارهایی که در ساخت بزرگراه ها بود را نمی دهد، اما پروژه هایی در زمینه معدن، پردازش چوب و گردشگری وجود دارد. ما با آنها برخورد خواهیم کرد.

- شما یک بار اذعان کردید که شما زیردستان خود را سرزنش می کنید، اما حاضر به انجام آن به صورت عمومی نیست. چرا

یک جنگجو در این زمینه نیست. یک تیم با وظیفه کار می کند و نه یک ضربه باید کار کند. من شلاق زدن عمومی را ترتیب نخواهم داد. این فقط PR است که اثر بسیار کوتاه مدت دارد. اما من به طور مستقیم از کمیته کنترل نظارت داشتم و همچنین شخصا تصمیم گرفتم که جایزه های معاونان و وزرای من را بپذیرم.

- شما گفتید آماده هستیم که با انتقادات کار کنیم. آیا باید با غیر سازنده برخورد کرد؟

مطمئنا چنین انتقادی به طور عمده در اینترنت ظاهر می شود، گرچه در رسانه ها اتفاق می افتد. به تازگی، الکسیا فیشوف مقامات برای پیشگیری از آتش سوزی در Arig Us را مورد انتقاد قرار داد. به طور خاص، او گفت که 10 هواپیما قبلا کار کرده اند، و در حال حاضر فقط سه. در واقع، ما اکنون 12 تخته داریم. من اطلاعات عمومی را از طریق شبکه اجتماعی داده ام.

هیچ انتقادی درباره روانشناسی وجود ندارد. من آرام هستم این کار عمومی است هر مشکلی که مردم با ناکارآمدی قدرت ارتباط دارند. انتقاد بسیار شدید در جلسات با افراد در حوزه های مختلف صدق می کند. اغلب - بسیار درست است بنابراین، 150 دستورالعمل که من در پایان سفرها دادم، یک نتیجه مستقیم از انتقاد است که شنیدم.

- شما از کار TPS در بوریافت ستایش کردید. چگونه کار آنها با کار شهرداری ها ارتباط برقرار خواهد شد؟

اولین TOS ما در حال حاضر بهترین در کشور است، اگر چه آنها در Voronezh آغاز شده است. جمهوری اکنون دو سر بلندتر از Voronezh است. این شایستگی ما نیست، بلکه شایستگی مردم است. آماده برای حمایت از آنها زمانی که آنها خود را در محاصره جهان اطراف آنها. برای آنها حتی یک روز کاری فصلی نیست، بلکه یک روز کاری است که تمام سال است. TOS خودشان باشگاه ها، کتابخانه ها، ورزشگاه ها، معابد، مدارس، پل ها را ساختند، من در مورد محوطه سازی ساده صحبت نمی کنم. اینها ابتکارات از قلب است، و نه به ترتیب و نه برای پول. آنها کمک های دریافت شده را با نتایج دریافت می کنند. علاوه بر این، آنها آنها را صرف خود نمی کنند، اما در پروژه های دیگر سرمایه گذاری می کنند، گاهی اوقات حتی با اضافه کردن به وظایف بزرگ.

در اینجا هیچ تقاطعی با شهرداری ها وجود ندارد، چرا که هیچ پیشنهادی بودجه ای وجود ندارد. TOC ها برای پرداخت کمک های مالی پاسخگو نیستند. و من به طور جدی علیه بوروکراتیزه شدن این جنبش هستم. با این کار روح TOS را می کشیم. ما به شهرداری دوم نیاز نداریم. قانون TPS، که برنامه ریزی شده به تصویب رسیده است، فقط باید امکان تأمین بودجه برای این جنبش را رفع کند. اجازه دهید مردم جهان را در اطرافشان بهتر کنند. من خوشحالم که TPS جوانان وجود دارد

پس از آتش در Cheryomushki یک پرونده جنایی در برابر رئیس Goryachinskoe استقرار، Oksana Trishkina آغاز شد. او "غفلت" متهم است. با این حال، مردم از آن محافظت می کنند. ارزیابی شما از کار سرپرست شهرداری چیست؟

به عنوان یک فرد، من از او حمایت می کنم، اما اکنون هیچ چیزی درباره چیزی توضیح نمی دهم، زیرا ممکن است نتیجه آن را تحت تاثیر قرار دهد.

- آیا به ترویج آموزش زبان بوریات در مدارس کمک می کنید؟

سوال زبان بوریات بسیار مهم است و مطمئنا حمایت خواهد شد. به طور کلی، اگر یک کودک در مدرسه بوریات را نمی گوید، به آرامی زبان به پس زمینه می افتد و ارتباط آن از بین می رود. واضح است که ما مناطق مختلف داریم، اما در مناطق بورایات من به نفع نه تنها آموزش زبان دو بار در هفته، بلکه آموزش آن نیز هستم. علاوه بر این، لازم است که زبان نمایش را در کسب و کار معرفی کنید. سپس زبان زنده خواهد ماند و تزئینی نخواهد بود.

- نگرش شما به اصطلاححقوق بازنشستگی VIP

تدابیر تضمین های بازنشستگی اضافی برای مدیران ارشد نه تنها در بوریافت ارائه می شود. به عنوان مثال، افزایش حقوق بازنشستگی توسط سران شاخه های منطقه ای مقامات اجرایی فدرال، افسران انتظامی دریافت می شود. لازم است از مدیران پشتیبانی شود که در شغل خود با شرافت کار کرده اند، اما رویکرد به تشکیل لیست ها باید ویژه باشد.

لیستی از این بازنشستگان نمی توانند گسترده باشند، لیستی محدود از پست ها است. علاوه بر این، لازم است که تجربه را در نظر بگیرید، زیرا اگر فردی بیاید، شش ماه در وقت اداری گذراند و به همین دلیل بازنشستگی VIP دریافت کرد، این درست نیست. بنابراین، تعدیل رویکرد به حقوق و مزایای بازنشستگی مورد نیاز است، اما اگر بخواهیم افراد واجد شرایط برای کار در نهادهای دولتی و صادقانه کار کنند، کاملا واضح نیست که آنها را لغو کنیم. در غیر این صورت، چنین افرادی وارد کسب و کار خواهند شد.

آیا کشتی سازی در بوریافت، که اکنون می تواند در تقاضا برای باکال و توسعه گردشگری در دریاچه، احیا شود؟

ماکسیم سوکولوف، وزیر حمل و نقل، که از بوریاتی دیدن کرد، دستور داد که یک گروه کاری برای توسعه آبراه های داخلی در منطقه باکال ایجاد کند. این گروه توسط معاون وی، رئیس Rosmorrechflot، ویکتور اولرسکی رهبری شد. این باید یک طیف وسیعی از اقدامات، از جمله ساخت اسکله برای جمع آوری انبارهای زباله، اسکله های فن آوری و زیرساخت های دیگر، و نیز توسعه کشتی سازی توسعه دهد. وضعیت ساخت کشتی در جمهوری روشن نیست. حتی اگر سفارشات برای ساخت کشتی هایی که برای Baikal ضروری هستند وجود داشته باشد، ما نمی توانیم آنها را بپذیریم. اما من می خواهم وضعیت را تغییر دهم و این صنعت را دوباره به دست آورم، حداقل در سطح چرخه کامل، اما مونتاژ نهایی کشتی ها. من می خواستم او را با ما قرار دهیم و نه در منطقه ایرکوتسک. ما این را دنبال خواهیم کرد.

شما ابتکار عمل را مبنی بر اینکه بخشی از مالیات استخراج مواد معدنی (MET) باید به مناطق داده شود، اعلام کرد. آیا ابتکار شنیده می شود؟

با این ابتکار عمل، به عنوان پایگاه منابع کاهش می یابد، تعدادی از زمینه ها با ذخایر تعادل. با این حال، هیچ اقدام عملی برای ترویج ابتکار عمل وجود نداشته است. زمان کافی نیست ما باید کار سفارت جمهوری در مسکو را تشدید کنیم. سوالات بسیاری وجود دارد. گاهی اوقات به نظر می رسد که من باید هم در پایتخت روسیه و هم در جمهوری در همان زمان باشد. نمی تواند پشت سر بگذارد ما سفارت را با پرسنل تقویت خواهیم کرد.

- شما برای کمک به سرمایه گذاران املاک و مستغلات متعهد شده اید. آیا در این راستا تغییری وجود دارد؟

سرمایه گذاران املاک و مستغلات که مسکن را در زمان دریافت نمی کنند، ما بیش از 1000 نفر را داریم. اکنون ما یک لایحه را راه اندازی می کنیم که به ما اجازه می دهد که در این فرآیند دخالت کنیم. مشکل در همه سایت ها یکی است، اما با توسعه دهندگان یک وضعیت معمولی وجود ندارد. برای هر شیء رویکرد خاص خود را. همه امکانات راه حل نخواهد داشت، مخصوصا برای افرادی که مرحله آمادگی آن 5 درصد است. برای همه دیگر اقدام خواهد کرد. مشکل را حل کنید.

- جمهوری می تواند به لحاظ مالی خود کافی باشد؟

امروز، هزینه های بودجه جمهوری، 47 میلیارد روبل و درآمد آن 23 میلیارد روبل است. همه چیز دیگر مرکز مرکزی را تکمیل می کند. کسری بودجه ما 3 میلیارد روبل است. واضح است که به لحاظ مالی ما به دام افتاده ایم ما نمی توانیم خودکفا باشیم. اما ما باید درآمد خود را افزایش دهیم - جذب سرمایه گذاری، گسترش تولید.

آیا دولت دوباره تغییر خواهد کرد؟ آیا شما بر مسائل پرسنل فشار می آورید؟

تغییرات خواهد شد من تصمیم خودم را برای پرسنل خودم می گیرم، من فقط می توانم با کار خوب تحت تأثیر قرار بگیرم. لابی کردن بی فایده است، اگر چه بسیاری از آشنایان ظاهر شده اند که چیزی برای 20 سال نگفته اند و کسی را توصیه می کنند. پیشنهادات و "سخت" وجود دارد، اما، دوباره، حفاظت موثر - تنها کار می کنند. به هر حال، البته بسیاری از رهبران فعلی باقی خواهند ماند. یک نیاز دیگر برای آنها آموزش است. من خودم همواره این کار را انجام می دهم، به عنوان شرایط کار، شرایط لازم برای آن، قوانین و غیره، تغییر.

بسیاری از مشکلات را در حالت دستی حل می کند. این در مورد "شیر بوریافتا"، ایجاد خوشه نساجی "Openwork-Tex" و غیره است. آیا حالت کتابچه راهنمای کاربر ادامه خواهد یافت؟

من می خواهم کنترل دستی را حذف کنم. اما وضعیت متفاوت است. به عنوان مثال، دریاچه GOK با سرمایه گذاری 1.5 میلیارد دلار، ما از طریق همه جا، پردازش چوب، ساخت یک پرورشگاه طیور در سلگنینسک صادر می کنیم. واقعیت این است که سرمایه گذاران به موقعیت مقامات نیاز دارند. بنابراین ما آن را نشان خواهیم داد. نتیجه اصلی این است.

- آیا تغییر سرمایه گذار مزرعه مرغ در Selenginsk ناشی از سوالات به کار Buryatmyasprom؟

قبل از 1 ژوئن، ما نیاز داریم یک وام سرمایه گذار با یک بانک برای تامین مالی داشته باشیم. Sberank و Rosselkhozbank تأیید نکردند که آنها آماده تامین مالی Buryatmyasprom هستند. چرا - نمی دانم ما هیچ انگیزه دیگری نداشتیم. این یک سوال از شخص یا شرکت نیست اما یک سرمایه گذار دیگر پیدا شد.

- چشم انداز گازسیون بوریا چه هستند؟

تا زمانی که آنها مشاهده شوند شما برای ساخت لوله خود 60 میلیارد روبل نیاز دارید، بدون سیم کشی داخلی. مصرف گاز کم است. این یک پروژه تجاری نیست، تصمیم سیاسی لازم است. اما کار بر روی این موضوع ادامه دارد. در زیر سنگ نورد، آب جریان نمی یابد.

همین اتفاق می افتد با افرادی که در خانه ها، خانه های دشت، کسب و کار، کار، جهان، ایجاد شده توسط آنها به سنگ تبدیل شده اند.

آنها شگفت زده می شوند که توسط روح القدس هدایت نمی شوند. اما چگونه برای مدیریت کشتی که در کنار اسکله قرار دارد؟ به نظر می رسد یک فرمان وجود دارد و آن را می توان چرخانده، اما بدون شنا در هر نقطه، آن را در محل باقی می ماند.

اینترنت، مثل تبر، دارای استفاده دوگانه است. با تبر می توانید هیزم را برش دهید و همچنین یک شخص را بکشید. همه این انجمن ها و بحث ها اختلافات، توهین، ناراحتی و اتلاف وقت است. به جای موعظه کردن به جهان، یکدیگر را موعظه کنید. در اختلافات، حقیقت هرگز متولد نشد. در تناقضات نفرت متولد شده است.

مردم جهان به موعظه ی ما انجیل نیاز دارند. آیا ممکن است در اینترنت تبلیغ کنید؟ این ممکن است، اما بهتر است در چشم های چشم. کلمه خدا، هنگامی که از دهان آزاد می شود، قدرت نفوذ دارد.

یک دوست قدیمی، که من در اینترنت یافتم و پس از بیش از سه دهه جدایی متوجه شدم، با اسکایپ با من ارتباط برقرار کرد. من به او در مورد مسیح و نجات گفتم و دیدم اشک هایش را پایین انداخت. او تعجب می کند که چرا گریه می کند و نمی تواند متوقف شود. او نمیدانست که روح القدس با او روبرو است.

در یکی از این جلسات، او سخنان نماز توبه را بیان کرد و خواستار تعمید شد. او تصمیم گرفت تا به خانه من برود تا من آن را انجام دهم. برای از بین بردن او بی فایده بود.

با وجود نزدیک شدن به جاده، او به من آمد. روز بعد، با ماشین، او را به حوضچه بردیم. در آنجا او در آب غسل تعمید کرد و شهادت داد که آماده خدمت به خداوند است.

ما همچنان به ارتباط با او در اسکایپ ادامه دادم، من به او ایمان آوردم. او نوشیدنی را ترک کرد، سیگار کشید. او شروع به شهادت دادن به دیگران کرد و برای آنها دعا کرد. مردم حتی از سرطان شفا یافتند.

چرا من این همه نوشتم؟ شما می توانید کسانی که از طریق آنها خدا را عمل می کنند، حسادت می کنند، اما او همچنین می تواند از طریق شما عمل کند، اگر شما یک سنگ دروغ نیستید.

عیسی مسیح نمی گفت، "نشسته" او به شاگردان خود گفت: "برو و تدریس کن."

فکر کنید در مورد این کتاب مقدس:   "برای هر کسی که از من و کلمات من شرمنده شود، آن پسر انسان شرمنده خواهد شد که در جلال پدر و فرشتگان مقدس ظاهر شود" (لوقا 9: ​​26)

من یک نسخه از بزدلان و افراد تنبل را برای این کار شنیدم. آنها بی اثر خود را با موعظه فقط به کسانی که فرستاده شدند توضیح دادند. اگر آنها فرستاده نشدند، شاگردان مسیح نیستند.

نوشته شده است: "و نزد او آمد و به آنها گفت:" همه قدرت به بهشت ​​و روی زمین داده شده است. پس از آن، همه ملل را تعلیم دهید، آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید دهید، آنها را به اطاعت از آنچه که به شما دستور داده اید، اطاعت کنید. و ببخشید، من با شما تمام روزهای تا آخر عمر هستم امین. " (مات 28: 16-20)

وی همچنین گفت که از انجام آن نترسد: "و از کسانی که بدن را می کشند ترس نبینید، بلکه کسانی هستند که نمی توانند بمیرند؛ اما از او بترسید که می تواند هر دو روح و بدن را در جهنم نابود کند. " (مات 10: 28)

خطبه ای باید خطبه باشد، نه قرعه کشی کتاب مقدس بر روی مقوا و نمایش آنها در تقاطع ها.

نوشته شده است: اما کتاب مقدس چه می گوید؟ این کلمه به شما نزدیک است، در دهان و قلب شما، یعنی کلمه ایمان است که ما موعظه می کنیم. زیرا اگر عیسی را به عنوان خداوند با دهان خود اعتراف کنید و به قلب خود ایمان بیاورید که خداوند او را از مردگان برانگیخت، شما نجات خواهید یافت؛ زیرا با قلب خود به عدالت اعتقاد دارید و با دهان خود به رستگاری اعتراف می کنید. زیرا کتاب مقدس می گوید: هر کس به او ایمان آورد، شرمنده نخواهد شد. هیچ تفاوتی بین یهودا و هلن وجود ندارد، زیرا خداوند یکی از همه است، برای همه کسانی که از او دعوت می کنند، غنی است. برای هر کسی که نام خداوند را جایزه می دهد، نجات خواهد یافت. اما چگونه به تماس [توگو] که در آن آنها باور نکردند؟ چگونه به [تو] اعتقاد داشته باش، که در مورد آن تو شنیده ای؟ چگونه بدون یک واعظ بشنویم؟ و چگونه به موعظه اگر آنها ارسال نمی شود؟ همانطور که در نوشته شده است، "چگونه زیبا از کسانی که صلح را موعظه می کنند، کسانی که خوب سخن می گویند". (رمان 10: 8-15)

شما نمیتوانید زندگی را موعظه کنید، بنابراین این زندگی ممکن نیست کافی باشد. صبر کنید تا شیطان نشانه ای از تمایل شما برای انجام این کار را نشان دهد. شخصیت شما هیچ معنایی در موعظه انجیل ندارد. برای نجات خود اهمیت دارد. هرکسی که از کتاب مقدس توبه کرد رفت و خبر خوبی در همه جا و بلافاصله پخش شد.

نوشته شده است: "شما نمک زمین است. اگر نمک قدرت خود را از دست می دهد، پس چطور آن را نمک می خورید؟ در حال حاضر بی ارزش است، چگونه می توان آن را در افرادی که برانگیخته شده اند پرتاب می شود. شما نور جهان هستی شهر را نمی توان پنهان کرد، ایستاده در بالای کوه. و با شمع روشن كردن، آن را زیر قوسی قرار نمیدهد، اما بر روی شمعدان، و برای همه در خانه ظاهر میشود. اجازه دهید نور خود را تا قبل از مردان درخشش ببخشد، که آنها ممکن است کارهای خوب شما را ببینند و پدر خود را در آسمان به جلال بکشند ».

چرا جریان آب تحت سنگ نورد نیست؟ بله، همه به این دلیل که او بر اساس قانون کمترین مقاومت در اطراف او قرار می دهد. سنگی که دروغ است، با محل جغرافیایی که در آن قرار دارد، متصل است. آب آن دشوار است.

همین اتفاق می افتد با افرادی که در خانه ها، خانه های دشت، کسب و کارها و کارها، جهان، که آنها ایجاد کرده اند، به سنگ تبدیل شده اند.

نیکولای نیکولایویچ

    تحت سنگ نورد و آب اجرا نمی شود  - (نه جریان) Wed این خواسته خداست، اما اقدامات باید انجام شود. تحت سنگ نورد و آب اجرا نمی شود. سالتیکوف Poshekhonskaya قدیمی. 25. چهارشنبه چه هدیه ای برای نشستن آن وجود دارد؟ هیچ کس برای هیچ چیز تغذیه نمی کند تحت سنگ نورد و آب جاری نمی شود. دانیلوفسکی نهم ...

    تحت سنگ نورد و آب جاری نمی شود.  - تحت سنگ نورد (تحت یک بسته ثابت) و آب جاری نمی شود. مشاهده تجربه CARE ...

    چطوری دروغگو، دروغگو، دروغگو adj به دروغ گفتن موقعیت سوپین || دروغ گفتن دروغ گفتن درختان "آب زیر سنگ نورد جاری نمی شود." (آخرین) "آنها مرد دروغگو را نمی شکستند" (آخرین) دیکشنری توضیح Ushakov. D.N. اوشاکوف 1935 1940 ... Ushakov دیکشنری توضیح

    سنگ گرانبها از نظر رشد بیش از حد  - چهارشنبه از یخ زده یخ زده (از بی حرکتی). چهارشنبه در یک محل و یک سنگ ریزه بیش از حد رشد کرده است. چهارشنبه دیاکون پیلین Ilinsky. ضرب المثل های باستان نسخه خطی قرن هجدهم چهارشنبه جمع آوری شده روسی ضرب المثل ها 1770. چهارشنبه Pierre qui roule n amasse point de mousse. چهارشنبه Saxum volutum non ... ... دیکشنری فریزولوژیک توضیحی بزرگ مایکلسون

    بخواهوستف، الکساندر ایوانویچ  - بوخووستوف الکساندر ایوانویچ (Belor. Bukhvosta Ђ Alyaksandar). متولد 22 نوامبر 1944 در شهر اورل (روسیه). روسی در سال 1968 از موسسه رادیوتکنیک مینسک فارغ التحصیل شد، در سال 1982 از مؤسسه Cybernetics فنی فارغ التحصیل شد ... ... ویکی پدیا

    زنگ  - آه، آه؛ همسران، همسران، همسران. 1. برنامه به اضطراب (در 1 ارزش)؛ پر از اضطراب، نگرانی، هیجان. اضطراب افکار مزاحم خواب مضطرب روز مضطرب □ بعد از همه، آنها فکر می کنند که عشق یک احساس ناراحت کننده است. چرنیشفسکی، چه کاری باید انجام دهید؟ ناتاشا ... فرهنگ لغت علمی کوچک

    چطوری  - شما غذا نخواهید خورد و دروغ گناه نیست پا پیچش زد، ایستاد تا زد. دروغ گفتن شلاق نمی تواند به دست آورد، · به عنوان مثال. بدون گناه دروغ گفتن ساده تر ایستادن، مشکل، دروغ نیندازید، احمق، مخلوط شده! قانون بیمار دروغ نمی گوید من آماده می شوم، یک هفته می مانم، به عبادت می روم. محصول ... ... دال دیکشنری

    کار کردن  - یک نفر را آزار می دهد Vissarion Belinsky کار لعن کلاس نوشیدن. اسکار وایلد من چند نفر را دیدم که کار سختی را تحسین کرده بودند. و به اندازه ای عجیب و غریب، آنها همه کسانی بودند که برای من زندگی می کردند. بیل طلا میمون ... ... اصطلاحات دایره المعارف تلفیقی

    مراقبت - تجربه  - هیچ کار بدون مراقبت وجود دارد؛ و مراقبت بدون کار زندگی می کند. هر گونه مراقبت بدون نگرانی (بدون هیچ زحمتی) زندگی می کند. آسان است، اما مراقبت، برای از بین بردن جنگل (کار سخت). حمام معامله همه را شستشو می دهد و او همه در گلدان است. عشق هر چند نه عشق، اما بیشتر به نظر می رسد! خودتان بشورید ... V.I. دال ضرب المثل های مردم روسیه

سلام، منتقد ادبی جوان! خوب است که تصمیم گرفتید داستان پری را بخوانید "زیر سنگ هنوز، آب نمی رود (داستان کرواتی)" در آن شما می توانید حکمت محبوب است، که توسط نسل ها ویرایش شده است. ظرافت یک نابغه پرتره قهرمانان، ظاهر آنها، یک دنیای ثروتمند داخلی را نشان می دهد، آنها "زندگی نفس می گیرند" به خلقت و حوادثی که در آن رخ می دهد. احتمالا به دلیل عدم آسیب پذیری ویژگی های انسانی در زمان، تمام اخلاقیات، اخلاقیات و مشکلاتی که در همه زمان ها و سال ها مطرح می شوند، باقی می ماند. هنگامی که طرح ساده و به اصطلاح حیاتی است، زمانی که شرایط مشابه در زندگی روزمره ما شکل می گیرد، بسیار مفید است، این امر برای حفظ حافظه بهتر کمک می کند. اشیاء الهام بخش زندگی و طبیعت، تصاویر رنگارنگ و جذاب در مورد جهان ایجاد می کنند و آنها را مرموز و مرموز می سازد. تمام توصیف های محیط زیست ایجاد و ارائه شده با احساس عمیق عشق و قدردانی برای هدف ارائه و خلقت. "خوب همیشه بر سر زحمت پیروز می شود" - بر اساس این پایه ساخته خواهد شد، مانند این و این موجود، پایه ای از دنیای ما را از سنین اولیه بنا نهاد. داستان "تحت سنگ نورد، آب جریان نمی یابد (داستان کرواتی)" قطعا مفید برای خواندن آنلاین رایگان، آن را تنها کیفیت و مفاهیم خوب و مفیدی در کودک شما را به ارمغان بیاورد.

در دوران باستان دهقانان زندگی می کردند. او خوب عمل کرد، اما بیش از هر چیز دیگر همسر عزیزش را ارزیابی کرد. آنها در صبح بالا می آمدند و با هم کار خود را انجام می دادند. کار با عرق برادران خود و ساخته شده به پایان می رسد ملاقات. اما جای تعجب نیست که می گوید غم و غم و اندوه در اطراف مردم است. کمتر از یک سال پس از عروسی، شوهر تاسف بار تنها گنج را از دست داد: همسر عزیزش فوت کرد.
شناخته شده است که یک زن خانه دار خوب، افتخار هر خانه است و این همسر را به یک نفر غفلت و از دست داده است. خانه بیوه خالی بود، مرکز سرد بود، و او در حال حاضر در یک پیراهن کثیف و در یک جشن، در جهان و در افراد خوب پیاده می شود. هیچ چیز نمی تواند انجام شود، او مجبور بود ازدواج کند. عروس های برای ازدواج - که آجیل در جنگل، و به آنها نگاه کنید - و شما خواهید دید: دختر زیبا است، اما تن به تن چرخش. خسته از دهقانی برای انتخاب عروس خود، و پس از آن یک روز تصمیم به رفتن به یک روستای نزدیک و ازدواج دختر اول او را در راه خود ملاقات کرد.
یک بار در یک زمان، در روزهای گذشته، کارخانه اسباب بازی وجود داشت. در حومه یک روستای همسایه فقط یک کارخانه وجود داشت و یک بیوه در نزدیکی کارخانه یک دختر را دید. او منتظر ماند تا وقتی که میلز دانه اش را جمع کرد.
- آیا من با دختر قرمز ازدواج خواهم کرد؟ او تصادفی می کند
دختر شروع به آواز خواندن کرد و به صدای شیرین خواند، مثل کیک عسل.
- نمی دونم از مادر بپرس
عروس برای داماد همواره وجود دارد، اما دهقان یک کلمه قوی داشت و نمی خواست از تصمیم خود عقب نشینی کند. من به مادر عزیزم رفتم که منتظر سنگ زنی در نزدیکی کارخانه بود و او به او گفت:
- دختر ما باید بگویم درست است، اما من فقط به شما می گویم که صادق باشید: دختر من آموخته است که برای تغذیه گوسفند، نه شستن، نه شام ​​را بخورند. پس ما را به خاطر این واقعیت که ما گربه را در کیسه تضعیف نکردیم، سرزنش نکنیم.
"پدر، دختر، در اینجا دخالت کرد، نگاه کنید،" مادرش بر دخترش گریه کرد و او عسل خود را در حال غوطه دادن نبود. اگر شما امیدوار باشید که بتوانید همسر خوبی از او بیرون بیاورید، خوب، آن را بپذیرید!
داماد خود را درک کرد که عروس چگونه بود، او به سختی یک کلمه گفت، اما به پیرمرد گفت:
- مشکل بزرگ نیست من یک کیسه بزرگ دارم - تا زمانی که کیسه پر است، جوانان عقب نشینی خواهند کرد.
و پس از آن، بیوه نشان داد که پیرمرد یک کیسه کت و شلوار بزرگ بود که با انواع غذا - نان گندم، گوشت، کره و آنچه که در آن کیسه ساخته شده بود، معلوم نبود. فقط اضافه شده، با اشاره به عروس:
- کسب و کار شما این است که اطمینان حاصل کنید که کیسه همیشه پر است و در مورد هر چیز دیگری نگران نباشید.
پس از آن سرگرم کننده ادامه یافت: پدر خوشحال شد که مردی را شنا کند و مادر نیز خوشحال بود که دختر دخترش را متصل کرده بود و داماد خوشحال بود که عروس موافقت کرد تا تا زمانی که کیسه پر شود، نشست.
روز بعد، شوهر در این زمینه برای شخم جمع شده و زن جوان خانه را برای نگهداری از خانه ترک کرد. قبل از ترک، شوهرش کیف را روی ناخن گذاشت و مجازات کرد:
- سلام، کیسه! Pokat پر است، اگر شما را مجددا تمام خانه کار!
و به درب، و همسرش فراخواند:
- شما چطور است، شوهر، ترک می کنید و نمی گوئید که من ناهار و شام را می گیرم؟
- در کیسه، تمام انواع چیزها در فروشگاه هستند - فقط سخت تلاش کنید تا دستهایم، کباب کوچکم را بشکنم.
در شب، شوهر به خانه از زمین های زراعی بازگشت و می بیند که مرد جوان در پشت اجاق گاز با گربه بر روی دامن خود ایستاده است، شما نمی دانید چه کسی این آهنگ را به کسی واگذار کرده است. و در خانه ظلم و ستم است. مرد تنبل با یک جارو برمی خیزد، اما هنوز هم او را لمس نمی کند - به همین دلیل، اگر شوهر دستور داد که کیسه را مدیریت کند. شوهر هنوز وقت نداشت تا برود و همسرش به او شکایت کرد:
- نگاه کنید، شوهر، کیسه شما حتی کلبه را ندیده است!
دهقان تظاهر می کند که به او تعجب کرده است، او مأیوس شده و کیسه را می کشد:
- آه، شما اتاکای تنبل، همه شما باید بر روی یک ناخن آویزان!
او یک کیسه را به عنوان آن را باید ریخته، و سپس گریه، مثل اینکه او چیزی را حدس زده است:
"گوش کن، همسر، به نظر من که کیسه ما نازک است ..."
"بنابراین من برای ناهار و شام غذا از او گرفتم!"
"به همین دلیل، احتمالا کیسه امروز بسیار بی دقت بود،" شوهرش گفت: او از شام بیرون آورد.
همین اتفاق در روز دوم و سوم رخ داد. این شوهر، تا زمانی که خالی بود، کتک زد و کیف را شکست.
- چطور باید در حال حاضر باشیم؟ - همسر نگران وقتی که وقت برای شام آمد.
آنها می گویند که شوهر نیز ناراحت و ناراحت بود و سر من از نگرانی چرخید و وقتی همسرم گرسنه شد گفت:
بله، هیچ چیز، ما نمی بینیم، هیچ چیز دیگری برای ما وجود ندارد، چطور کیسه را تا بالا پر کنیم ... و بعد می توانید آرامش بخشید.
- ما باید چه کار کنیم؟
- ما باید بر روی کیسه کار کنیم. بعد از همه، به شما هشدار دادم وقتی که بیدار شدم - یک کیسه بسته و به سلامتی خود برسید. اما پس از اولین شام، کیسه بسیار نازک بود - شما خودتان آن را متوجه شدید.
در اینجا شوهر همسرش را نشان داد که اولین کاریش چیست. لازم بود که مرد جوان و خانه را تمیز کند و گاو را تغذیه کند و شوهرش سر خود را به یک خروس بزرگ تبدیل کرد و به او دستور داد سرخ شود. سپس او آرد را بیرون آورد و به همسرش آموزش داد تا خمیر را بشویید تا بخار را بخورید و نان را بخورید. وقتی همه چیز آماده شد، شوهر نان و خروس را در یک کیسه فرو کرد و گفت:
- خوب، در حال حاضر، همسر کوچک، و شما می توانید به عقب برگردید.
وقت آن رسیده است که گندم را ببلعد. دهقان همسرش را به خاک سپرد - برو، می گویند، درو و گوشت بافندگی.
- بله، من نمی دانم چطور! - گریه کردن جوان.
- یاد نگیرید، همسر. اگر دوست دارید در پشت اجاق گاز نشست، عشق و پر کردن کیسه. آرد از گندم خواهد بود، از آرد - ترتیل، در اینجا کیسه پر از شما است.
میلیون ها نفر باید به طور اجتناب ناپذیری کار کنند، اما او واقعا درد را دوست ندارد که سهام در کیسه را در حال حاضر و بعدا ذوب می کند و آنها باید به طور مداوم دوباره پر شوند. و او به مادرش منتقل شد: آنها را بکش، خانه من و یا شوهرم را خرد کن.
مادر عصبانی شد، مثل جادوگر، و به دخترش عجله کرد. مادر و مادرش به مدت طولانی مادر مادرش را در انتظار می دید و همانطور که او را دید دید، او را در آغوش گرفت و چوب را برید و به زیر پاهایم ریخت.
- سلام، دیوانه! شما کجا را دیدید - هیزم را زیر پای خود بگذارید؟ - هنوز از دروازه زن زد.
- و مادر مادر، تنها کسانی هستند که در مورد خودشان دیوانه اند و چوب را زیر پای خود انداخته اند؟
- خواهر من، به طرز شگفت انگیزی پاسخ می دهد، به طوری که از طوفان بی خبر است که می خواهد برود.
مادرش می بیند که فامیل خارج از ذهنش است و به دخترش عجله می کند. او به او یک زن جوان با سه جعبه گفت، و مادرش به شکایاتش گوش داد و اجازه داد تا فامیلش احترام بگذارند. از مادرش در کلبه، و پسر و شوهر و ردیابی. آنها اینجا آنجا بودند، و در نهایت او را در اتاق زیر شیروانی یافتند.
زن بیش از هر زمان خشمگین:
- چه کاری می کنید که در پشت لوله چسبیده، مثل یک خفاش یا یک جغد؟
- آه، مادر، من را سرزنش نکن! - مرد ضعیف فریاد زد. - این من از نگرانی پنهان است! من نمی دانم که کجا خودم را دفن کنم - آنها را در پاشنه از من دنبال می کنند.
"نگران دیگر، رعد و برق!"
- بله، من باید دهقان، اما من یک الاغ را کشتم. حالا چه کار کنم، تلخ تلخ؟ پس از همه، یک جفت گاو مورد نیاز است، از یک یوغ سقوط می کند و خرابه به طور تصادفی سقوط می کند!
- و شما، احمق، چه چیزی می خورید، اگر هم در زمان نهراسید - زنش را سرزنش می کند
و همسرش گوشهایش را خاموش و گوش داد.
- به گاو خودت بده، من به شما آموزش خواهم داد که چگونه اکنون کار کن! مادرش به او زل زد.
زوج به زود گاو را به مزرعه برد و خاك را راه انداخت. بابا هم بیدرنگ وقت خود را از دست نمی دهد - با گاو وارد یوغ می شود و به زنی به او می گوید:
- حالا دست ها را به طور محکم نگه دارید، باریک دقیقا سقوط خواهد کرد!
زوال اطاعت می کند و مادر تقریبا به وسط میدان می رسد و می گوید:
- شما raznunilis raskis، مانند کلم ترش سال گذشته؟ به جای من، به جای من، و اجازه دهید همسر حمایت از سلاح از شخم - و به طوری که کل زمین کاشته شود!
پاسخ دهقانان "درست است، مادر". "فقط این همه با صدای بلند را تکرار کنید تا همسرم بتواند بشنود."
"من قصد ندارم با شما صحبت کنم، به یکی از بیچاره ها"، زن تکه تکه شد و به دخترش عجله کرد، و از او او به طور مستقیم در چشم او نیست.
مادرش به روستای خود بازگشته و به همسایگانش در مورد آنچه که به زوج پسرش می توانست برای همسرش با نان ارائه دهد، تنها می داند که کیسه ی او با کیسه اش چیده است. او به همه همسایگانش و بیشتر از همه به پیرمرد نگاه کرد، تا زمانی که او به زنی ازدواج کند.
- خوب، حالا دو سر عاقل همگرا! - زن شوخی می کند
اما پیرمرد به تمسخر او توجهی نمی کند. او بلافاصله پسرش را دوست داشت، تا کارگر کار سخت و کارآمد را ببیند و پیرمرد همسر و دخترش را مطالعه کرده بود. بنابراین او با چشم خود تصمیم گرفت که به زندگی و جوانان جوان نگاه کند. او به روستا می آید و می بیند که پسر ناله می کند و دختر ارباب می رود.
- بنابراین، بنابراین، فرزندان من، - پدربزرگ خوشحال بود، - با هم کار می کنند و به راحتی درمان می شوند.
پیرمرد هوشمندانه می گوید، پسرانش به طور مستقیم نمی دانند کجا او را ببندند، و دخترش بلافاصله به پدرش شکایت می کند:
- پدر! چگونه او با من ازدواج کرد، او وعده داده بود که من مجبور نیستم کار کنم، اما درواقع، نگاه می کنم، من در کنار او هستم.
- بگذار، این تردید بود: بقیه تا زمانی که کیسه پر است! پس آقا؟
- پس، بنابراین، - تایید کرد. در مورد کیسه، آیا کامل نیست؟
"کامل" پاسخ دختر، "اگر شما از او برای ناهار و شام غذا نمی خورید."
- خب، شما ننوشیدید و شام نزنید، در اینجا شما بکلوشی ضرب و شتم خواهد شد، و شما یک کیسه کامل! - توصیه پدرش.
- من گرسنه نیستم!
- سپس آن را به همان اندازه که شما را در آن قرار داده است!
پیرمرد می بیند که زوجش دقیق تر از آنچه فکر می کند، و پسر فهمیده است که او یک مرد قدیمی هوشمند دارد و سعی دارد با صاحب شهرت رفتار کند. سه روز آنها را جشن گرفتند، میزبان تنها زمان به ارمغان آورد. وقتی برادرزاده به خانه میرفت، برادرش او را برای افتخار احترام میگذاشت و او را با نوشیدنی عسل در گردن خود آویزان کرد.
پدربزرگ به روستای خود می آید و زن به دنبال او می رود. او شوهرش را با یک بیکل سنگین در اطراف گردنش دید و به همسایگیش زنگ زد. همسایگان فرار کردند و زن رای دادن:
- من به شما گفتم دیوانه دختر من بود! چه کسی باور نکرد - بگذار او مطمئن شود! این دیوانه نیمی از زمین من را شخم زد، اما من از آن روز خیلی فرار کردم! اما پدربزرگ ضعیف من او را سه روز نگه داشت و احتمالا او را به دهکردن من اذیت کرد و آن را به خاک سپرد و آن را کاشت. بنابراین به نظر می رسید که او کافی نبود؛ او هنوز یوغ را بر گردن مرد پیرمرد متورم گذاشت.
در عین حال، پدربزرگ بسیار نزدیک شد، همسایگان را بررسی کرد، چه چیزی در گردن او آویزان بود، و با خنده ای رانده شد. و هنگامی که پیرمرد آنها را به یک نوشیدنی عسل تجاوز کرد، همه آنها فریاد زدند که اگر آنها توطئه می کردند:
- سلام، بابا، اغلب چنین یوغی بر ما قرار می دهد!

ترکیب بر روی موضوع "تحت یک سنگ هنوز، آب جریان نمی یابد" 3.75 /5 (75.00%) 4 رای

تحت سنگ نورد، آب جریان نمی یابد ... سنگ با خزه بیرون نمی آید ... جنبش زندگی است و ما باید به جلو حرکت کنیم، با اطمینان به سمت هدف حرکت کنیم. وظیفه ما این است که به سختی مطالعه کنیم تا حرفه ای بگیریم. بدون این، تبدیل شدن به کسی در زندگی غیرممکن است، اما آسان است که از دست رفته و در چیزی بی ارزش، چیزی غیر قابل قبول از زندگی زندگی کنید. هیچکس رویای تبدیل شدن به یک بیگانه نیست، اما برای تقریبا هر کسی برای غلبه بر تنبلی دشوار است. من عاشق خواندن دستورات مردمی روسیه هستم سخنان، مثلها، افسانه هایی که در آن خلوص و خجالت زدگی است. من یکی از مثلها را بازگو میکنم

یک زن با شوهرش وجود داشت و او یک حقه واقعی بود. او نمی خواست هیچ کاری انجام دهد، او هیچ کاری نمی کرد، بدون یک زن ناپدید می شد. اما زندگی زندگی است، و هنگامی که او مجبور بود برای سفر به یک خواهر بیمار به یک سفر طولانی ادامه دهد. چگونه شوهرش را در خانه بگذارید، سفر او برای او بسیار سخت است ... زن بسیار هوشمندانه و هوشمند بود و این چیزی است که او با آن روبرو شده است. او یک شیرینی غول پیک پخته، آن را بر گردن مرد قرار داده و رانده شده است. قبل از بازگشت همسرش، او زندگی می کرد، خود را خنک و خورد. در عرض چند روز، زن برگشت و مرد همسایه را دید که یک سوراخ را جوشیده بود و حتی انگشت را برای حرکت دادن بژل نگرفت. این داستان توسط اولین معلم من به من گفت، به طوری که ما یک درس یاد بگیریم و تنبل نباشیم.

به اشتراک بگذارید